جدول جو
جدول جو

معنی کج و مج - جستجوی لغت در جدول جو

کج و مج
(کَ جُ مَ)
کج مج. (ناظم الاطباء). رجوع به کج مج شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کج مج
تصویر کج مج
کژ مژ، بسیار خمیده و معوج
فرهنگ فارسی عمید
(کَ جُ مُعْ وَ)
کج و کوله. کج مج. (یادداشت مؤلف). رجوع به کج و کوله و کج مج شود
لغت نامه دهخدا
(کَ دَ)
این لغت از توابع است و بمعنی بعینه باشد چنانکه گویند: فلانی کت و مت بفلانه کس میماند یعنی بعینه به او می ماند. (برهان). بعینه. (آنندراج) (فرهنگ جهانگیری). هت ﱡ و مت (در تداول مردم قزوین) :
روی زشت آن بداختر نحس و شوم
راست گویم کت و مت ماند به بوم.
حکیم فرزدق (از آنندراج).
، فی الواقع، بدقت و بتحقیق. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(کَ مَ)
بسیار خمیده و معوج. (ناظم الاطباء). کج و کوله. کج و معوج.
- کج مج رفتن، معوج و ناراست رفتن. (ناظم الاطباء) :
کج مج می رود این چرخ بسی بی تاب است
پشت آئینۀ افلاک مگر سیماب است.
سالک یزدی (از آنندراج).
- خط کج مج، خط پیچاپیچ. که بر استقامتی نباشد. که جزخطوط هندسی باشد:
بنگر بدان درخش کز ابر کبودفام
برجست و روی ابر بناخن همی شخود
چون کودکی صغیر که با خامۀ طلا
کج مج خطی کشد به یکی صفحۀ کبود.
ملک الشعراءبهار.
، سخن پیچیده و گفتار ناهموار و غلط. (ناظم الاطباء).
- کج مج زبان، کژمژزبان. (یادداشت مؤلف). آنکه سخنش فصیح نباشد و زبانش به کلمات خوب جاری نباشد. (غیاث اللغات) (آنندراج).
- کلید کج مج، کنایه از زبان است:
کاش بودی قوت آنم که آهی برکشم
کز کلید کج مج من قفل گردون واشدی.
مسیح کاشی (از آنندراج).
، پرحرفی کودکان. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کج مج
تصویر کج مج
کج معوج: (کاش بودی قوت آنم که آهی بر کشم کز کلید کج مج من قفل گردون و اشدی) (مسیح کاشی)، آنکه فصیح نباشد و کلمات را نیکو ادا نکند، بطور کج و معوج کجکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کژ و مژ
تصویر کژ و مژ
کج و کوله کج و معوج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کت و مت
تصویر کت و مت
بعینه، عینا: (فنی کت مت بف ن میماند: {} روی زشت آن بد اختر نحس و شوم راست گویم کت و مت ماند ببوم) (فرزدق رشیدی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کج و معوج
تصویر کج و معوج
ملتويةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از کج و معوج
تصویر کج و معوج
Crookedly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کج و معوج
تصویر کج و معوج
de manière tordue
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کج و معوج
تصویر کج و معوج
krumm
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کج و معوج
تصویر کج و معوج
eğri bir şekilde
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از کج و معوج
تصویر کج و معوج
tortuosamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کج و معوج
تصویر کج و معوج
ٹیڑھی طرح
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از کج و معوج
تصویر کج و معوج
বাঁকাভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از کج و معوج
تصویر کج و معوج
อย่างคดเคี้ยว
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از کج و معوج
تصویر کج و معوج
kwa kuzunguka
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از کج و معوج
تصویر کج و معوج
弯曲地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کج و معوج
تصویر کج و معوج
曲がって
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از کج و معوج
تصویر کج و معوج
krzywo
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کج و معوج
تصویر کج و معوج
עקום
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از کج و معوج
تصویر کج و معوج
dengan bengkok
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کج و معوج
تصویر کج و معوج
टेढ़े तरीके से
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کج و معوج
تصویر کج و معوج
kromme
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کج و معوج
تصویر کج و معوج
tortuosamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کج و معوج
تصویر کج و معوج
torcidamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کج و معوج
تصویر کج و معوج
криво
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کج و معوج
تصویر کج و معوج
криво
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کج و معوج
تصویر کج و معوج
비뚤어지게
دیکشنری فارسی به کره ای